ابوطالبی، رئیس هیئت مدیره انجمن جانبازان نخاعی
سازمان مردم نهاد چیست؟
سازمانهای مردمنهاد یا سازمان عمومی غیردولتی یا سَمَن یا اِنجیاُ (به انگلیسی: Non governmental Organization و بهاختصار: NGO در کلیترین معنای خود، به سازمانی اشاره میکند، که بهطور مستقیم بخشی از ساختار دولت بهشمار نمیآید، اما نقش بسیار مهمی بهعنوان واسطه بین فردْ فردِ مردم و قوای حاکم و حتی خود جامعه ایفا میکند.
یکی از نشانهها و مشخصات مدنیت جوامع توجه و اهتمام به خرد جمعی است که این شاخص در حرکت های جمعی و در قالب تشکل های مردم نهاد تبلور می یابد.
در کشور عزیز ما در دورهای نه چندان دور موضوع عمل بر اساس خرد جمعی از جایگاه لازم برخوردار نبوده و به آن اعتنایی نمی شد.
همچنین در جوامعی که دارای حاکمیت خودکامه هستند خرد جمعی جایگاهی ندارد و تصمیمات در چنین ساختارها از بالا به پایین وبه صورت یک طرفه و کاملا تکلیفی گرفته می شود.
در بالاترین مرجع شرعی یعنی قرآن کریم، بر رفتار و حرکت جمعی تاکید یسیار شده است و فرموده : ” و اعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا”
در مرحله بعد و در جوامع متمدن قوانینی برای تاسیس تشکل های مردم نهاد به عنوان الگویی برای حرکت های جمعی وضع شده است.
گرچه بعد از انقلاب اسلامی و فضای باز سیاسی رفته رفته امکان تاسیس و فعالیت سمن ها به وجود آمد، و قوانین جاری چنین حقی را برای افراد و اقشار دارای انگیزه بوجود آورده، اما همچنان در برخی از لایه های مدیریت کشور مقاومتهایی صورت می گرفت و از ثبت و رسمیت یافتن چنین تشکل هایی ممانعت و یا حداقل سنگ اندازی می شد.
با آن که به لحاظ قانونی تشکل ها امکان تاسیس و فعالیت پیدا کردند و گرچه به ظاهر از سوی برخی از موسسات و نهادها سمن ها به رسمیت شناخته می شوند، لکن در عمل آنگونه که باید با سمن ها همکاری نمی شود، این در حالی است که یکی از پیامدهای تعامل با سمن ها ایجاد اعتماد و مردمی شدن حاکمیت است.
به بیان دیگر هرچه سمن ها در جامعه ای نقش پررنگ تری داشته باشند، پایه های مردمی حکومت قوی تر می گردد و این نکته ای است که مدیران ارشد و میانی کشور باید آن را به خوبی درک کرده باشد.
در نتیجه عدم استفاده از ظرفیت سمن ها و عدم تعامل سازنده با آنها در پاره ای از موارد می تواند کوچک ترین ناهنجاری، منجر به بحران های بزرگ شود، اما متقابلا تعامل با سمن ها می تواند انرژی های نهفته در جریانات صنفی و مردمی را هدایت نموده و از این انرژی در جهت تقویت سازمانهای با موضع فعالیت مشابه با سمن ها استفاد کرد.
یکی دیگر از تبعات و منافع سمنها، اصلاح نهادها و موسسات هم هدف با ثمن ها است. سمن ها به عنوان یک مرجع دیده بان و ناظر بر عملکرد سازمان و نهادها می توانند از انحرافات از اهداف و خروج از مسیر قانون به عنوان یک سوپاپ عمل اطمینان عمل نمایند.
تاریخچه
اگرچه انجمنهای داوطلبانه و شهروندی درطول تاریخ وجود داشتهاند، اما سازمانهای غیردولتی که به شکل امروزی غالبا ، به ویژه در سطح بینالملل دیده میشوند، در دو قرن اخیر توسعه یافتهاند.
عبارت «سازمانهای غیردولتی» با تأسیس سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ که محتوای آن در ماده ۷۱ از فصل ۱۰ منشور سازمان ملل آمدهاست، به وجود آمد.
محقیقین سه دوره برای تکامل سازمانها ی مردم نهاد ذکر کرده اند و دوره سوم را دوره تکامل سازمانهای مردمنهاد و “توسعه نظامهای پایدار”می دانند.
در این مرحله، سازمانهای مردمنهاد میکوشند، با نقش افرینی خود درسطوح مختلف سازمانها و در مجموع نظامات، تغییراتی را در جهت اهداف خود به وجود آورند.
بروز و ظهور وفعالیت سمن ها را می توان از آثار جوامع متمدن دانست، به گونه ای که هر چه توسعه سمن ها در جامعه ای بیشتر و نقش آفرینی آنها در تصمیم سازیهای مدیران وسیاست گذاریهای نظامات بشری بیشتر باشد، نشانه برخورداری بیشترآن جامعه از تمدن و اهمیت دادن به حقوق شهروندی در آن جامعه بوده ویکی از شاخصهای حقوق بشری قلمداد می شود.
سمن ها در حقیقت تبلور تجمیع انرژی های پراکنده افرادی است، که با یک انگیزه مشترک در پی تحقق یک هدف مشترک هستند.
امروزه گسترش سازمانهای مردمنهاد در جهان به یکی از رویکردهای مؤثر در جهت حل مشکلات اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی و گاهی سیاسی و اقتصادی وصنفی تبدیل شده و برخی از دولتها در تلاشاند، که با رویکردی تعاملی این نهادهای غیردولتی را بپذیرند و در جهت حل بحران منطقهای و ملی از آنان مدد جویند.
سازمانهای مردم نهاد برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود نیاز به برقراری روابط سالم و پایاپای با دیگران دارند، تا بتوانند صدای خود را به دیگران برسانند ودر مواقع ضروری نیز سازمانهای مردمنهاد در صدد بسیج حمایت مردمی بر میآیند.