به گزارش رسانه سمن ها، بر مدار همدلی ویژه برنامه ای تلوزیونی است که به مناسبت هفته داوطلب توسط جمعیت هلال احمر ایران با حضور داوطلبان و خیرین تهیه شده و هر روز حوالی ساعت ۱۵:۴۰ از شبکه ۲ سیما نمایش داده می شود.
حسام الدین نراقی داوطلبی که در برنامه همدلی از راز عشق داوطلبانه خود می گوید، وی از سال ۷۹ داوطلب جمعیت هلال احمر تهران شد و سال ۸۸ استخدام جمعیت هلال احمر در سازمان امداد و نجات، وی تیم مدیریت کنترل و هماهنگی را با همکاران خود در سازمان تشکیل داد و سال ۹۷ از جمعیت استعفا داد و دوباره داوطلب شد.
حسام الدین نراقی هستم.
از سال ۷۶ به عنوان داوطلب در سازمان های غیر دولتی و NGO ها مشغول شدم. بیشترین تمرکز و فعالیت من در حوزه سازمان های غیردولتی و توانمند سازی جوامع محلی بوده .
داوطلب شدن را یک فرصت و شانسی می دانم که شاید برای همه پیش نیاید، من خوشحالم که به دلیل شرایطی که بزرگ شدم و محیطی که در اطرافم بود، شانس یا فرصت اینکه بتوانم داوطلب شوم را پیدا کردم.
در طول این بیست و پنج شش سال کار داوطلبانه سعی کردم کمک کنم، به آدمهایی که دنبال مسیر شغلی یا مسیر حرفه ای خودشون هستند.
برای این که این افراد بتوانند توانمند شوند، بتوانند کار حرفه ای انجام دهند، اگر تجربه کار داوطلبانه را داشته باشند می توانند خیلی بهتر ، مفید تر و توانمند تر پیش بروند.
نمی گویم توانمندم اما هر چه دارم به واسطه کار داوطلبی و بعد تجربه کار اجرایی و کارموظفی بوده.
به نظر من داوطلبی موهبتی است که برخی افراد جامعه به آن میرسند. می گویند همیشه مهمترین کار داوطلبی اهدای خون است که در تمام دنیا نمادکار داوطلبی مطرح است.
بعضی وقت ها کار داوطلبی می تواند کار دانشی باشد فرد دانش تجربه و تخصص خود را با یک سازمان به اشتراک بگذارد. بعضی وقت ها به عنوان نیروی فیزیکی و حضور جسمی است. فردی می رود در سازمانی بر یک موضوعی فعالیت می کند و بعضی اوقات می تواند به صورت مجازی باشد حتما نیاز نیست حضور داشته باشد . یکی از مهمترین چالش هایی که الان در کشور داریم مسئله جذب درست آدم ها برای کار داوطلبانه است.
سازمان های میزبان داوطلبین شکل های متفاوتی دارند از سازمان های غیر دولتی و NGO ها می توانیم اسم ببریم، موسسات خیریه ای که افراد در آنجا کمک می کنند. گروه های جهادی، گروه های اجتماعی ، گروه های محله ای ، انجمن های مختلفی که در جامعه وجود دارد و مردم می توانند به آنها بپیوندند برای آن ایده و نیازی که در جامعه احساس کرده اند.
اگر بخواهم به گذشته بر گردم ، دلیل داوطلب شدن من این است که پدر من پزشک است و در تمام دوران جنگ یا در جبهه بود و یادر پشت جبهه. و من فهمیده بودم که باید به جامعه کمک کنم چون پدرم این کار راانجام میداده.
اتفاقاتی در طول زندگی برای من افتاد که فهمیدم وظیفه دارم که برای جامعه ام کاری انجام بدهم و ظیفه ای که کسی از من نخواسته…
دغدغه محیط زیست در من باعث شد که با سازمان های غیر دولتی محیط زیستی همکاری کنم. تجربه ای که با حوادث و بعد از پیوستن به جمعیت هلال احمر باعث شد فکرم بزرگتر شود ، گسترش پیدا کنم و مفهوم همدلی، مفهوم حمایت و مفهوم کار انسان دوستانه را در فعالیت های داوطلبانه بیشتر شناختم.کمک به کاهش فقر، حفظ کرامت انسانی افراد ، با کار آفرینی با توانمند سازی شون در زندگی من کم کم بزرگ شد.
همیشه شکر گزارم که فرصت اینکه بتوانم داوطلب بشوم را پیدا کردم، این همدلی، همیاری، هم افزایی، همکاری برای همه ما مهیاست. برای همه ما فرصت کار داوطلبانه در جامعه ممکن است. قرار نیست افراد همه زندگی خود را صرف کار داوطلبانه کنند اما همیشه زمانی در زندگی هست که بتوانیم برای کار داوطلبانه قرار دهیم.همه ما می توانیم کمک کنیم به جامعه بهتر…