موسسه خیریه همراه افق قریب از سال ۸۱ تاکنون ۷۶ پروژه کوچک و بزرگ عمدتا شامل مسجد و مدرسه ساخته است. این موسسه همچنین با تاسیس مدارسی با نام مبین در مناطق محروم ، ارتقای مهارت های فنی و حرفه ای را در کشور دنبال کرده است.
به گزارش رسانه سمن ها، دومین قسمت از مستند «بومرنگ ۲» با موضوع خیریهها و خیرین شامگاه یکشنبه، ۱۲ فروردینماه پخش شد. این مستند هر شب تا پایان ماه مبارک رمضان ساعت ۱۹:۳۰ از شبکه مستند سیما نمایش داده میشود.
قصه این قسمت مستند «بومرنگ» داستان یک سرمایهگذاری درست و پر سود است. در این قسمت، داستان رفاقت جمعی روایت شد که جزء سرمایهها، سرمایهداران و سرمایهسازان این کشور هستند. اغلب این مردان روزگاری همکلاسی بودند. یکی از این افراد، مهندس وحید صباغیان است.
زلزله آوج؛ زمینهساز ورود تعدادی همکلاسی به دنیای دغدغههای اجتماعی
مهندس وحید صباغیان؛ مدیرعامل موسسه خیریه همره افق قریب گفت: تعدادی همکلاسی بودیم که از اول دبستان تا سال دوازدهم در یک مدرسه درس خواندیم. در سال ۱۳۶۷ فارغالتحصیل شدیم و ارتباط خود را حفظ کردیم و جمعه اول هر ماه جلسهای با هم میگذاشتیم. در ۲۰ تیر ۱۳۸۱ در آوج قزوین زلزله آمد. مقداری خواروبار و البسه در وانت گذاشتیم و به سمت منطقه و روستای آبدره و چنگوره رفتیم.
وقوع زلزله درشهرستان آوج در قزوین زمینه ورود این همکلاسیها به دنیای دغدغههای اجتماعی را رقم زد و تخریب منطقه زلزلهزده، آنها را بر آن داشت که به جای توزیع مایحتاج اولیه به فکر کارهای اساسیتر باشند. زلزله فرو نشسته بود و کمبودها در کنار ویرانهها خود را نشان دادند. کار در حوزه اجتماعی و عمرانی رشتهای شد که حضرتِ دوست بر گردن وحید صباغیان و دوستان آن انداخت و آنها را به شاهراه زندگی کشاند.
مهندس صباغیان خاطرنشان کرد: در قزوین مدرسه دخترانه شبانهروزی بود که حمام نداشت و از ما خواستند که حمام بسازیم. این شروع اولین کار عمرانی ما بود. همین کار کوچک باعث شد که ما دوباره به قزوین برگردیم و با سازمان نوسازی مدارس صحبت کنیم. دوستان ما در مناطق مختلف مانند برازجان مدرسه ساخته بودند و تجربه داشتند.
وی با اشاره به اینکه در قزوین حدود ۲۲ پروژه کوچک و بزرگ احداث کردیم، افزود: با مهندس حریری که جزء موسسان جامعه خیرین مدرسهساز بود به قزوین برگشتیم تا بررسی کنیم که کدام مدارس تخریب شدند و کدام مناطق نیاز به حمام عمومی دارند. آن زمان خیریهای نداشتیم، پول جمع میکردیم و کار را پیش میبردیم. در روستای آسیان در منطقه آبگرم، افشار؛ پیرمردی که رئیس شورا بود کمک کرد و آنجا مدرسه ساختیم. به ما گفت که نیاز به خانه بهداشت و غسالخانه دارند و ما هم هر دو را ساختیم.
ساخت ۷۶ پروژه کوچک و بزرگ از سال ۸۱ تاکنون
در امور اجتماعی ساخت بنا از اقبال بیشتری برخوردار است. یکی به دلیل ماندگاری و دوم به علت اینکه بعد از بهرهبرداری میتوان آثار آن را مشاهده کرد. در این میان ساخت مدرسه به خاطر تاثیر اجتماعی و افرادی که سالیان متمادی میتوانند از آن استفاده کنند، طرفداران زیادی در بین خیرین دارد به خصوص ساخت مدارس در روستاها که میتواند مسیر سرنوشت افراد را تغییر دهد. همین افکار وحید صباغیان را بر آن داشت که به دلیل آشنایی با کارهای ساختمانی به جمع آوری پول و ساخت مدرسه اقدام کند.
صباغیان با بیان اینکه کار گروهی در کشور ما ضعیف است، عنوان کرد: طبق سفارش و خواسته خیرین، پروژه تعریف میکردیم و در مناطق مختلف از مدرسه یک کلاسه تا سه، چهار کلاسه ساختیم. از سال ۱۳۸۱ تاکنون تقریبا حدود ۷۵ پروژه کوچک و بزرگ احداث کردیم که بیشتر آنها با رویکرد ساخت مدرسه، غسالخانه و مسجد است.
پروژههای کوچک و بزرگ زیادی توسط مهندس صباغیان و دوستانش ساخته شد و به بهرهبرداری رسید که هر یک درسی به همراه داشت. او به سبب رفت و آمد زیاد به قزوین متوجه یکی از آسیبها در مناطق روستایی میشود و آن ترک تحصیل دختران در سنین پایین بود.
مدیرعامل موسسه خیریه همره افق قریب خاطرنشان کرد: آموزش و پرورش در کنار رشتههای فنی و حرفهای، کار و دانش هم تاسیس کرد. کنار کارخانهها، هنرستان هم تعریف شد. این حرکت خوبی به خصوص برای دختران بود زیرا در آن زمان اکثر دختران بعد از مقطع راهنمایی ترک تحصیل میکردند. ما در آبگرم قزوین یک زمین گرفتیم. از پنج هزار متر زمینِ اهداشده، سه هزار متر بنا ایجاد کردیم.
ساخت مدرسه مجهز و معلمسرا در آبگرم قزوین
وی ادامه داد: در مدرسهای که ساختیم رشتههای فنی و حرفهای معلم نداشت. ۴۰ خانه را برای معلمان مهارتی در نظر گرفتیم و در واقع معلمسرا ساختیم. آن زمان قزوین تازه استان شده بود. در مورد آن مدرسه با دولت تعامل کردیم در صورتی که خیلیها ما را از این کار نهی کردند. اواخر دولت آقای خاتمی، کلنگ مدرسه خورده شد و در سال ۸۴، ۸۵ مدرسه به بهرهبرداری رسید یعنی در زمان دولت آقای احمدی نژاد؛ زمانی که بحث مدیران بومی مطرح شد.
مهندس صباغیان خاطرنشان کرد: یک توافقنامه با رئیس سازمان آموزش و پرورش قزوین و ادارهکل نوسازی قزوین امضا کردیم که مدیر مدرسه را ما انتخاب کنیم. حتی برای این مدرسه، با وسواس، نمازخانه و کارگاههای مختلف مانند آشپزی و خیاطی تعریف و طراحی کردیم. به دلیل تغییر قوانین در دولت جدید، نمیگذاشتند ما به مدرسه برویم.
آسیبشناسی، درست انجام شده بود و نسخه درمان نیز همین طور، اما مشکلی بزرگ، تلخی خاطرهای را رقم زد که شیرینیهای بعدی وحید صباغیان و دوستانش مرهون آن است. مدرسه، فراتر از استانداردهای دولتی ساخته و به آموزش و پرورش تحویل داده شد. با تغییر دولت و وضع قوانین جدید، تمام برنامهها به هم خورد و آنها شاهد دودشدن همه آرزوهایی بودند که مدت چهار سال برای آن تلاش کردند.
مدیرعامل موسسه خیریه همره افق قریب با بیان اینکه آموزش و پرورش بزرگترین وزارتخانه و کم بضاعتترین وزارتخانه است، عنوان کرد: ۹۵ درصد بودجه این اَبَر وزارتخانه صرف دادن حقوق معلمان میشود. هرگونه تغییری اعم از تغییر در شورای شهر، نمایندگان مجلس و دولت، تبعاتی برای این وزارتخانه دارد.
تاسیس موسسه «همره افق قریب» با هدف مدرسهسازی و مدرسهداری
برای غلبه بر این تغییرات باید چارهای اندیشیده میشد، بهترین راه، ثبت یک موسسه خیریه فرهنگی بود که توسط آن بتوانند سازمانی تشکیل دهند و دارای شخصیت حقیقی و حقوقی شوند. با این کار میتوانستند به ایدهآلهایی که در مسیر به آن دست یافته بودند، جامه عمل بپوشانند. در این نقطه بود که موسسه «همره افق قریب» تاسیس شد تا در کنار مدرسهسازی، مدرسه داری را هم آغاز کند.
مهندس صباغیان تصریح کرد: در مدرسهای که در آبگرم قزوین ساختیم، رشته قالیبافی گذاشتیم اما معلم نبود. در آن منطقه قالیبافان زیادی بودند اما چون استخدام آموزش و پرورش نبودند، وزارتخانه اجازه نمیداد که به عنوان معلم در مدرسه تدریس کنند. معلمی از استان البرز آوردند که با دو ساعت تاخیر میرسید و کلی غرغر میکرد و عملاً آنچه که میخواستیم در طراحی و قالیبافی به بچهها یاد دهد، میسر نشد.
این خیّر عنوان کرد: تمام مدارس دولتی اعم از نمونه دولتی، سمپاد و استعدادهای درخشان اسمهایی است که به فراخور گذاشته شده است. مشکلی که این مدارس دارند، این است که خیرین نمیتوانند به آنجا نیرو بیاورند. از طرفی وقتی اسم غیر انتفاعی را میآوریم همه فکر میکنند که شهریه بسیار زیاد میگیریم.
وی اظهار داشت: وقتی مدرسه غیردولتی باشد نهایتاً به آموزش و پرورش میگوییم که یک مدیر یا معاون به ما بدهد. برای رشته قالیبافی میتوان یک معلم خوب با معرفینامه به کلاس آورد چون غیردولتی است، این امکانپذیر است. در مدرسهمان در جزیره کیش رشته کامپیوتر داریم اما استادی پیدا نمیشد. دوستان ما از آدمهای خبره خواستند که بیایند و درس دهند. غیردولتی بودن مدارس باعث میشود که اساتید حرفهای هر حوزه را بیاوریم و دوم اینکه نیروهایمان ثبات دارد یعنی تغییر سیاسی باعث تغییر در سیستم مدرسه نمیشود.
تاسیس دبیرستان و هنرستان در هفت شهر توسط موسسه «همره افق قریب»
با همین دیدگاه موسسه همره افق قریب در کیش، قزوین، آذربایجان شرقی، حصار گرمخان خراسان شمالی، لرستان، کرمانشاه و بشاگرد هرمزگان، دبیرستان و هنرستان تاسیس و مدرسهداری را آغاز کرد. این مدارس با اینکه نام غیرانتفاعی را یدک میکشند اما هزینه تحصیل در آنها برای دانشآموزان به خصوص دانشآموزان بیبضاعت رایگان است.
در هریس، ازدواج زودهنگام دختران امری رایج بود، اتفاقی که هنوز هم بسیار رایج است. گسترش ارتباطات، همین ازدواجهای زودهنگام را از نظارت خانواده خارج کرد و میزان شکست در آنها بالا رفت، به گونهای که دختران در نوجوانی به عنوان مطلقه به خانه پدر برمیگشتند. این دختران به خاطر تاهل از ادامه آموزش در مدارس محروم بودند. موسسه همره افق قریب یک مدرسه در مقطع متوسطه و یک هنرستان برای این دختران تاسیس کرد.
این مدرسه و هنرستان شبانهروزی است و هزینهها اعم از هزینه خورد و خوراک به عهده موسسه همره افق قریب است. در حال حاضر ۲۰ نفر خوابگاهی در این مدرسه وجود دارد که در سالهای قبل این تعداد به ۴۰ نفر هم میرسید. برخی فارغالتحصیلان این مدرسه به دانشگاه راه پیدا کردند، تعدادی کارآفرین شدند و یکی از آنها آموزگار همین مدرسه شده است. دوستی با جنس مخالف و ازدواج زودهنگام در هریس مسئلهای است که باید به طور ریشهای در خانوادهها حل شود.
تاسیس هنرستان در این منطقه چند ویژگی مثبت داشت. آنچه ادامه تحصیل دختران را بیمعنا میکرد، گرفتن مدرکی است که نقش و اثری در زندگی آنها ندارد. با تحصیل در هنرستان، آموزش تبدیل به امر کاربردی در زندگی میشود. مسئله دوم این است که با حفظ این دختران در مدارس میتوان با آموزش سبک زندگی از ازدواج زودهنگام آنها جلوگیری کرد. مهارت زندگی در کنار فراگیری یک هنر از بسیاری از آسیبها جلوگیری میکند. اگر هم دختری اصرار به ازدواج در نوجوانی داشته باشد، مهارتی برای اداره زندگی خود خواهد داشت.
تاسیس مدارس «مبین» در کشور
مهندس صباغیان با اشاره به اینکه به غیر از مجموعه آموزش و پرورش، سازمان فنی و حرفهای متولی کار و حرفه است، گفت: سازمان فنی و حرفهای دورههایی برای افراد ۱۴ سال به بالا دارد. در خارج کشور، مدارک دانشگاهی ما را قبول نمیکنند بلکه آنها را ارزیابی میکنند. چیزی که در خارج از کشور ارزیابی نمیشود، مدارک دورههای فنی و حرفهای است چون بر مبنای استانداردهای جهانی است.
وی ادامه داد: بر این اساس تصمیم گرفتیم که این دوره را برای دختران مطلقه برگزار کنیم. به غیر از مدارس، پنج مرکز آموزشی آزاد داریم. در بشاگرد مرکزی برای خانمها و آقایان داریم که آموزشهای مختلف اعم از خیاطی و آرایشگری با ارائه مدرک میدهند. یکی از مراکز ما در بشاگرد تولید لباس و مانتو میکند.
مدارسی با نام «مبین» که به همت موسسه همره افق قریب در کشور تاسیس شد، این امکان را فراهم کرد که کسی به بهانه نبود امکانات از آموزش بیبهره نماند. در این مدارس انتخاب رشته بر اساس اعلام نیاز منطقه و پتانسیلهای آن است. جزیره کیش مثال خوبی برای این موضوع است. کیش ۵۰ هتل دارد و ۴۰ هتل هم درحال ساخت است. کیش یک پوسته و ظاهر جذاب توریستی دارد اما مردمی که آن جزیره را میگردانند آن را مکانی برای زیست و نه تفریح میدانند.
جزیره کیش یک لایه پنهان دارد که قشر بومی و مهاجر که کمبرخوردار هستند، خدماتی در آن ارائه میدهند. این قشر در پشت سرمایهداری جزیره گم شدند و دیده نمیشوند. در حوزه آموزش خلأ زیادی در کیش وجود دارد. یکی از دلایل این است که آموزش و پرورش، کیش را بخش حساب میکند و امکانات بخش را هم در اختیار آن قرار میدهد. میانگین سرانه آموزش به ازای هر دانش آموز در ایران، ۶ متر اما در کیش ۱.۸ متر است. ۱۰ سال پیش، پنج هزار دانشآموز در کیش با همین تعداد مدرسه بود. در حال حاضر با همان تعداد مدرسه در کیش ۱۰ هزار دانشآموز وجود دارد.
ضرورت سرمایهگذاری بر روی هنرستانها
اغلب زیرساختها در کیش با هدف جذب توریست ساخته میشود. حال آنکه گردانندگان این هدف، خانوادههایی هستند که برای درآمد به آن منطقه مهاجرت کردند. فرزندان آنها برای ادامه تحصیل باید از جزیره به سرزمین اصلی خود برگردند و اگر بخواهند در کیش بمانند به دلیل نداشتن تحصیلات و مهارت باید کارگری کنند. نیاز به نیروی متخصص در کیش نیازی است که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد. مهندس صباغیان به این اندیشید که برای بهبود شرایط میتوان بچههای کیش را آموزش داد تا نیازهای جزیره به نیروی متخصص، توسط خود آنها برآورده شود و بدین ترتیب هنرستان مبین در کیش تاسیس شد.
رشتههای هنرستانهای مبین بر مبنای نیاز منطقه انتخاب میشود. خلأیی در مناطق جنوبی کشور در زمینه تعمیر موتور دریایی وجود دارد. برای تعمیرات این موتورها یکی، دو جا در کشور وجود دارد و افراد باید به کشورهایی مانند امارات مراجعه کنند که هزینه سنگینی بر آنها تحمیل می شود. بر این اساس در هنرستان مبین کیش، رشته تعمیر موتور دریایی و همچنین دریانوردی راهاندازی شد.
موسسه همره افق قریب تا به امروز ۷۰ پروژه عمرانی با موفقیت به ثمر رسانده است. آنچه باعث میشود این موسسه هنوز خود را در آغاز راه بداند، فرهنگسازی و پرورش دانشآموزان مهارتپرور در کشوری است که هنوز مدرک دانشگاهی ملاک موفقیت به حساب میآید.
مدیرعامل موسسه همره افق قریب خاطرنشان کرد: هنوز هم برای مردم مردک دانشگاهی قبولشدن در یک دانشگاه خاص مهم است. شاید باید اهمیت و تاثیر تأسیس هنرستان و جلب دانشآموزان به رشتههای هنرستانی را در حل مشکلات کنونی کشوری بدانیم که جمعیتی از آن به جای تخصص، یک مدرک دانشگاهی در دست دارند.
وی کار و حرفه و سیستم فروش را در ایجاد امنیت اجتماعی مؤثر دانست و افزود: ما به خاطر پرستیژ حاضر هستیم دخترمان را به یک لیسانسه بیکار بدهیم اما به کارگر نه. باید روی هنرستان سرمایهگذاری کنیم تا جوّی حاکم شود که جوانان بیشتر به کار روی آورند، جوّی که پدر و پدربزرگان ما در آن بزرگ شدند. در چنینی شرایطی جامعه رشد میکند، معیشتها بهتر میشود و از معضلات اجتماعی کاسته خواهد شد. در مناطقی که ایجاد کارخانه و هنرستان شده است، امنیت پایداری دارند.
صباغیان درست میگوید؛ شاید فراموش کردهایم یا اساساً متوجه نباشیم آنچه کشور را میسازد نه جمعیت کارمندان و فارغالتحصیلان بلکه جمعیت افراد دارای مهارت و تخصص است. زمانی که آرمان جوانان جامعه، کنکور و دانشگاه و نه یادگرفتن و ساختن باشد، جامعه اوضاع خوبی نخواهد داشت.